سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که با دست کوتاه ببخشد او را با دست دراز ببخشند [ مى‏گویم : معنى آن این است که آنچه آدمى از مال خود در راه نیکى و نیکوکارى بخشد ، هرچند اندک بود خدا پاداش آن را بزرگ و بسیار دهد ، و دو دست در اینجا دو نعمت است و امام میان نعمت بنده و نعمت پروردگار فرق گذارد ، نعمت بنده را دست کوتاه و نعمت خدا را دست دراز نام نهاد ، چه نعمتهایى خدا همواره از نعمتهاى آفریدگان فراوانتر است و افزون چرا که نعمتهاى خدا اصل نعمتهاست و هر نعمتى را بازگشت به نعمت خداست و برون آمدن آن از آنجاست . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :43
بازدید دیروز :41
کل بازدید :146012
تعداد کل یاداشته ها : 51
103/9/3
2:8 ع
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
طلبه سه ساله[57]
سلام یه بچه طلبه ام که با نوای *تو خرابه تک وتنها دختری شبیه زهرا* هم هیئتی شدم هم طلبه هم شهدایی عاشق حاج حسین ومدهوش لبخندشم ودیوانه غروب شلمچه همه آرزوم اینه که : تو خرابه شام بمیرم *روی سنگ قبر من نوشته شه به خط عشق این حسینی بوده واسیر بانوی دمشق*

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

 

شلمچه جمعه هشتم اسفند ماه سال 1365  

  اوضاع بدجوری گره خورده بود.ماشین های غذا را می زدند و بچه ها گرسنه مانده بودند.

گفته بود چند دیگ غذا بگذارند تو نفربر و ببرند خط .

گفتند:راننده نفربر آماده شده برای بردن غذا. گریه اش گرفت و به همه گفت:

از این راننده یاد بگیرید.می داند هرکس قبل از او رفته،برنگشته،اما دارد می رود.

اصلا من باید بروم این راننده را ببینم وپیشانی اش را ببوسم.

پیرمرد بود،حاجی رفت پیشانی اش را ببوسد.

گفت:این غذا بایدهرطوری شده به بچه ها برسد.

اگر نمی توانی، بگو خودم بنشینم پشت فرمان. همان جا بود که خمپاره آمد.  

ناگه دلها فرو ریخت،جانها افسردند،بسییجیها همه گریستند...

اما تو بر خاک افتاده بودی و گونه های پیرمرد هنوز گرمی بوسه هایت را احساس می کرد.

 


90/8/1::: 9:13 ص
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام 20 روز که بابام از پیشم رفته 20 روز که یتیم شدم شادی روح بابام صلوات